سرزمین اشباح
در این قسمت از کافه کتاب می پردازیم به کتابی نیمه ترسناک به اسم سرزمین اشباح که از بهترین کتاب های است که خوانده ام.
خلاصه ای از کتاب:
این رمان در مورد پسری به نام دارن شان است که زندگی معمولی دارد اما طی اتفاقاتی که برایش میافتد به سیرک عجایب میرود با آقای کرپسلی - وور هورستون - آشنا میشود و عنکبوت او را میدزدد ولی وقتی عنکبوت بهترین دوستش استیو را نیش میزند، مجبور میشود برای نجات دوستش، هم آن عنکبوت و هم زندگی انسانی خودش را به آقای کرپسلی بدهد و عضویت در قبیله اشباح را بپذیرد، اما داستان به همبنجا ختم نمیشود و او با - شبح شدن - دشواریهای تازهای پیدا میکند و مجبور به ترک خانه و خانوادهاش میشود، بنابراین همراه آقای کرپسلی روانه کوهستان اشباح میشود و بعد برای به دست آوردن شایستگی شبح شدن آزمونهای مرگ را در کوهستان شبح پشت سر میگذارد و در جلد آخر با استیولئوپارد میجنگد.
- ۹۴/۰۸/۰۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.